برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در يادگيري 504 کلمه - هفته 39 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Occupy the same place in space; occupy the same time; correspond exactly; agree
منطبق شدن، همزمان بودن، يکي بودن، هماهنگ بودن
If these triangles were placed one on top of the other, they would coincide.
اگر اين مثلثها روي يکديگر قرار داده شوند، بر هم منطبق ميشوند.
Because Pete’s and Jim’s working hours coincide, and they live in the same vicinity, they depart from their homes at the same time.
چونکه ساعات کاري «پيت» و «جيم» همزمان است و در همسايگي هم زندگي ميکنند، هر دو همزمان خانههايشان را ترک ميکنند.
My verdict on the film coincides with Adele’s.
نظر من درباره ي فيلم با نظر «آدله» مطابقت دارد.