برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در يادگيري 504 واژه ضروري - هفته 34 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Of ones own free will; natural; on the spur of the moment; without rehearsal
با ميل شخصي خود، طبيعي، في البداهه، بدون تمرين
The vast crowd burst into spontaneous cheering at the skillful play.
جمعيت انبوه به خاطر نمايش ماهرانه، ناخودآگاه فرياد شادي سرداد.
Be cautious with these oily rags because they can break out in spontaneous flame.
مواظب کهنه هاي روغني باش چون خود به خود آتش مي گيرند.
Williams spontaneous resentment at the mention of his sister was noted by the observant teacher.
معلم هوشيار متوجه تنفر ذاتي «ويليام» از ذکر نام خواهرش شد.