برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در آموزش کلمات 504 کلمه ضروري انگليسي - هفته 17 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
One who cant break away from a habit or practice
کسي که نمي تواند عادت يا عملي را ترک کند، معتاد
Because he was a heroin addict, it was essential for Carlos to get the drug each day.
چون «کارلوس» به هروئين معتاد بود لازم بود هر روز دارو مصرف کند.
Marcia became flabby because she was addicted to ice cream sodas.
«مارسيا» چاق شد چون به سودا بستني معتاد شده بود.
Those who take aspirins and other pain-killers regularly should realize that they may become drug addicts, too.
افرادي که به طور مرتب از آسپرين و ديگر قرص هاي مسکن استفاده ميکنند، بايد بدانند که آنها نيز ممکن است معتاد به دارو شوند.