برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در سري آموزش 504 لغت ضروري - هفته 16 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Exactly right as the result of care or pains
دقیق، صحیح، درست
Ushers took an accurate count of the people assembled in the theater.
راهنماها دقیقاً افرادی را که در تماشاخانه جمع شده بودند شمارش کردند.
Emma’s vision was so accurate that she didn’t need glasses.
بینایی «اما» به قدری دقیق بود که نیازی به عینک نداشت.
In writing on the topic, Vergil used accurate information.
«ورژیل» برای نوشتن پیرامون آن موضوع، از اطلاعات دقیق استفاده نمود.