برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در يادگيري 504 لغت ضروري - هفته 40 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
A person who treats ailments by massage and manipulation of the vertebrae and other forms of therapy on the theory that disease results from interference with the normal functioning of the nervous system
شخصي که بيماري ها را با ماساژ و کنترل ستون فقرات و ديگر اشکال درمان معالجه مي کند و فرضيه اش اين است که بيماري با دخالت در عملکرد طبيعي سيستم عصبي پديد مي آيد
The chiropractor tried to relieve the pain by manipulating the spinal column.
طبيب مفصلي تلاش کرد با ماساژ ستون فقرات، درد را تسکين دهد.
Mrs. Lehrer confirmed that a chiropractor had been treating her.
خانم «لهرر» تاييد کرد که يک طبيب مفصلي او را تحت درمان قرار داده است.
The chiropractor recommended hot baths between treatments.
طبيب مفصلي دوش داغ را در بين دوره هاي درماني توصيه نمود.