برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در يادگيري 504 کلمه - هفته 39 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Usual
معمول، مرسوم
It was customary for wealthy Romans to recline while they were dining.
دراز کشيدن در حين غذا خوردن براي روميان ثروتمند مرسوم بود.
The Robin Williams movie received the customary rave reviews from the critics.
فيلم «رابين ويليامز» با نقدهاي جنجال برانگيز معمول از سوي منتقدان مواجه شد.
The traitor rejected the customary blindfold for the execution.
خائن، رسم بستن چشم در هنگام اعدام را رد کرد.