برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در يادگيري 504 واژه - هفته 38 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Wet thoroughly; soak
کاملاً خيس کردن، خيساندن
A heavy rain drenched the campus, and the students had to dry out their wet clothing.
باران سنگين محوطه ي دانشگاه را کاملاً خيس کرد و دانشجويان مجبور به خشک کردن پوشاک خيس خود شدند.
The drenching rains resumed after only one day of sunshine.
باران هاي خيس کننده، بعد از تنها يک روز آفتاب دوباره شروع شد.
His fraternity friends tried to drench him but he was too clever for them.
دوستان صميمي اش سعي کردند او را خيس کنند، اما او خيلي زرنگ تر از آن ها بود.