برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در يادگيري 504 - هفته 36 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Quiet; calm; comfort
آرام کردن، ساکت کردن، آرامش دادن
With an embrace, the mother soothed the hurt child.
مادر با در آغوش گرفتن کودک رنجيده، او را آرام کرد.
Heat soothes some aches; cold soothes others.
بعضي از دردها را گرما و بعضي ديگر را سرما تسکين مي دهد.
Rosalie’s nerves were soothed by the soft music.
اعصاب «روزالي» با يک موسيقي آرام تسکين يافت.