برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در يادگيري 504 - هفته 36 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Burn slightly; dry up; criticize sharply
سوزاندن ملايم، خشکاندن، شديداً انتقاد کردن
The hot iron scorched the tablecloth.
اتوي داغ، روميزي را سوزاند.
Farmers reported that their wheat was being scorched by the fierce rays of the sun.
کشاورزان گزارش دادند که گندم هايشان بخاطر اشعه هاي شديد خورشيد خشک شده است.
Mr. Regan gave the class a scorching lecture on proper behavior in the cafeteria.
آقاي «ريگان» سخنراني انتقاد آميزي در مورد رفتار شايسته در کافه تريا ارائه داد.