برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در يادگيري 504 کلمه انگليسي - هفته 35 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Fly upward or at a great height; aspire
اوج گرفتن، صعود کردن، بلند پروازی کردن
We watched the soaring eagle skim over the mountain peak.
ما به عقابی که بر فرازکوه می لغزید و در حال اوج گرفتن بود، نگاه کردیم.
An ordinary man can not comprehend such a soaring ambition.
یک مرد عادی نمی تواند چنان آرزوهای بلند پروازانه ای را درک کند.
The senator’s hopes for victory soared after his television appearance.
امید های سناتور برای پیروزی پس از حضورش در تلویزیون افزاریش یافت.