برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در آموزش 504 کلمه ضروري انگليسي - هفته 25 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Jealousy; the object of jealousy; to feel jealous
حسادت، مایه حسادت، احساس حسادت کردن
Marilyn’s selection as Prom Queen made her the envy of every senior.
انتخاب «ماریلین» به عنوان ملکه مهمانی آخر سال، باعث حسادت تمام دانشجویان سال آخر شد.
My parents taught me not to envy anyone else’s wealth.
والدینم به من آموختند که هرگز به ثروت کس دیگری حسادت نکنم.
Our envy of Nora’s skating ability is foolish because with practice all of us could do as well.
حسادت ما به توانایی اسکیت بازی «نورا» احمقانه است، زیرا با تمرین همه ی ما می توانیم به همان خوبی اسکیت بازی کنیم.