برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در آموزش کلمات 504 کلمه انگليسي - هفته 19 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Share of a total due from or to a particular state, district, person, etc
سهمی از یک کل برای یک ایالت، بخش، شخص و غیره، حصه
The company revealed a quota of jobs reserved for college students.
شرکت، سهمیه مشاغلی را که برای دانشجویان کنار گذاشته بود، اعلام نمود.
There was a quota placed on the number of people who could migrate here from China.
برای تعداد کسانی که می توانستند از چین به اینجا مهاجرت کنند حصه ای قرار داده شد.
Lieutenant Dugan doubted that a quota had been placed on the number of parking tickets each police officer was supposed to give out.
«ستوان دوگان» شک داشت که آیا سهمیه ای برای تعداد برگه های جریمه پارکینگ که هر افسر پلیس قرار بود صادر کند، در نظر گرفته شده است.