برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در آموزش کلمات 504 کلمه انگليسي - هفته 19 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Restless; disturbed; anxious
بی قرار، آشفته، نگران
Mrs. Spinner was uneasy about letting her son play in the vicinity of the railroad tracks.
خانم «اسپینر» دلواپس بود از اینکه اجازه دهد پسرش در کنار خطوط راه آهن بازی کند.
The treasure was uneasy about the company’s budget.
خزانه دار نگران بودجه ی شرکت بود.
Arnold felt uneasy about the meeting even though he tried to act in a casual manner.
گرچه «آرنولد» سعی می کرد عادی برخورد کند، اما درباره ی جلسه احساس نگرانی می کرد.