برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در سري آموزش 504 کلمه - هفته 15 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Happening by chance; not planned or expected; not calling attention to itself
تصادفاً رخ می دهد، برنامه ریزی نشده یا غیرمنتظره، توجه را به خود جلب نمی کند
As the villain stole the money form the blind man, he walked away in a casual manner.
وقتی آن تبهکار پول های مرد نابینا را ربود، با حالت بی تفاوتی از او دور شد.
The bartender made a casual remark about the brawl in the backroom.
مسئول کافه با بی تفاوتی به دعوایی که در اتاق پشتی رخ داده بود، نگاه کرد.
Following a casual meeting on the street, the bachelor renewed his friendship with the widow.
بدنبال دیداری اتفاقی در خیابان، مرد مجرد دوستی اش با آن زن بیوه را تجدید کرد.