برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در سري آموزش 504 لغت - هفته 13 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Person who prepares a publication; one who corrects a manuscript and helps to improve it
شخصی که نشریه ای را آماده می سازد، کسی که نسخه ای دست نویس را تصحیح می کند و به بهبود آن کمک می کند، ویراستار
The student was proud to be the editor of the school newspaper.
دانش آموز افتخار می کرد که ویراستار روزنامه ی مدرسه است.
Meredith’s journalistic knowledge came in handy when she was unexpectedly given the job of editor of the Bulletin.
هنگامی که بطور غیر منتظره کار ویراستاری بولتین به «مردیت» داده شد، دانش روزنامه نگاری اش مفید واقع شد.
It is undeniable that the magazine has gotten better since Ellis became editor.
مشخص است که از زمانی که «الیس» ویراستار شده است، مجله بهبود یافته است.