برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در سري آموزش 504 لغت - هفته 13 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
A ship; a hollow container; tube containing body fluid
کشتی، ظرف توخالی، لوله ای که حاوی خون است، رگ
The Girl Scouts were permitted a glimpse of the vessel being built when the toured the Navy Yard.
دختران پیشاهنگ اجازه یافتند هنگام بازدید از منطقه ی نیروی دریایی به کشتی درحال ساخت نگاهی بیاندازند.
My father burst a blood vessel when he got the bill from the garage.
وقتی پدرم صورت حساب را از تعمیرگاه گرفت، عصبانی شد.
Congress voted to decrease the amount of money being spent on space vessels.
کنگره به کاهش میزان پول اختصاص یافته به کشتی های فضایی، رأی داد.