برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در آموزش کتاب 1100 - هفته 40 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
فاسد کردن، تباه کردن، معیوب ساختن، خراب کردن،ناپاک ساختن، فاسد شدن، تباه شدن، بلااثر کردن
Syn: invalidate,void,nullify
The irrelevant evidence vitiated the prosecutor’s case.
مدرک بی ربط،پرونده دادستان را از اعتبار انداخت.