برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در سري آموزش 504 واژه ضروري - هفته 10 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
“Be better than; do better than”
برتری داشتن، بهتر بودن از
Because he was so small, Larry couldn’t excel in sports.
« لاری » نتوانست در ورزش برتری پیدا کند، زیرا خیلی کوچک بود.
At least Hannah had the security of knowing that she excelled in swimming.
« حنا » حداقل با خاطر جمعی می دانست که در شنا کردن برتری دارد.
Clarence Darrow wanted to become a prominent lawyer, but he felt that he must first excel in the study of history.
« کلارنس دارو » می خواست که یک وکیل برجسته شود، اما احساس کرد که ابتدا باید در مطالعه ی تاریخ برتری یابد.