برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در آموزش آنلاين 504 لغت - هفته 5 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
“The large number; greater part; more than half”
تعداد بیشتر، قسمت عمده، بیش از نیم، اکثریت
A majority of votes was needed for the bill to pass.
برای اینکه لایحه تصویب شود، اکثریت آرا، لازم بود.
The majority of people prefer to pay wholesale prices for meat.
اکثر مردم ترجیح می دهند گوشت را به قیمت عمده فروشی خریداری کنند.
In some countries government doesn’t speak for the majority of people.
در بعضی از کشورها، دولت نماینده ی اکثر مردم نیست.