برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در يادگيري 504 کلمه ضروري انگليسي - هفته 33 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Person who enters any service of his or her own free will; to offer ones services
فردي که با ميل شخصي خودش در هر خدمتي وارد شود، خدمات خود را ارائه دادن
The draft has been abolished and replaced by a volunteer army.
احضار به سربازي منسوخ و توسط سپاهي داوطلب جايگزين شده است.
Terry did not hesitate to volunteer for the most difficult jobs
«تري» براي داوطلب شدن در سخت ترين کارها تعلل نمي کرد.
The boys were reluctant to volunteer their services to help clean up after the dance.
پسرها تمايلي نداشتند بعد از رقص، داوطلبانه در تميز کردن کمک کنند.