برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در آموزش 504 لغت - هفته 29 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Having too much pride in ones ability, looks, etc.; of no use
به توانايي و چهره خود غرور زياد ورزيدن، بي فايده
Josephine is quite vain about her beauty.
«ژزفين» نسبت به زيبايي اش کاملاً مغرور است.
To be perfectly frank, I do not see what she has to be vain about.
راستش را بخواهيد من نمي فهمم چه چيزي دارد که بخاطر آن مغرور است.
Brian made numerous vain attempts to reach the doctor by telephone.
«برايان» تلاش هاي بيهوده زيادي انجام داد تا با دکتر تماس تلفني برقرار کند.