برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در آموزش 504 - هفته 28 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Keep firmly to some demand, statement, or position
سخت به يک خواسته، گفته يا موضعي پايبند بودن
Mother insists that we do our homework before we start sending e-mails.
مادر اصرار دارد قبل از شروع به ارسال ايميل ها، تکاليفمان را انجام دهيم.
She insisted that Sal was not jealous of his twin brother.
او اصرارداشت که «سَل» نسبت به برادر دوقلويش حسادت نمي ورزد.
The doctor insisted that Marian get plenty of rest after the operation.
پزشک اصرار داشت که «ماريان» بعد از عمل جراحي خيلي زياد استراحت کند.