برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در آموزش 504 کلمه انگليسي - هفته 27 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Saving; careful in spending; thriving
صرفه جو، دقيق در خرج
By being thrifty, Miss Benson managed to get along on her small income.
خانم «بِنسون» با صرفه جويي توانست با درآمد کم سر کند.
A thrifty person knows that squandering money can lead to financial calamity.
آدم صرفه جو مي داند که هدر دادن پول مي تواند منجر به فاجعه ي مالي شود.
By thrifty use of their supplies, the shipwrecked sailors were able to survive for weeks.
ملوانان کشتي غرق شده با صرفه جويي در استفاده از تدارکاتشان توانستند هفته ها زنده بمانند.