برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در آموزش آنلاين 504 واژه ضروري - هفته 2 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Without the power of feeling; deadened
بدون قدرت احساس، کرخت
My fingers quickly became numb in the frigid room.
انگشتانم در اتاق خیلی سرد به سرعت بی حس شدند.
A numb feeling came over Mr.Massey as he read the telegram.
وقتی که آقای «ماسی» تلگراف را خواند، بی حسی بر او فائق شد.
When the nurse stuck a pin in my numb leg,I felt nothing.
زمانی که پرستار سنجاقی را در پای بی حس من فرو کرد، هیچ چیز احساس نکردم.