برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در آموزش کلمات 504 لغت ضروري - هفته 24 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Look angry by lowering the eyebrows; frown
با پایین آوردن ابرو عصبانی به نظر رسیدن، اخم کردن
Laverne scowled at her mother when she prohibited from going out.
وقتی «لاورن» از رفتن به بیرون منع شد، به مادرش اخم کرد.
I dread seeing my father scowl when he gets my report card.
از اخم کردن پدرم در زمان گرفتن کارنامه ام می ترسم.
Because of defect in her vision, it always appeared that Polly was scowling.
«پلی» به خاطر نقص بینایی اش، همیشه به نظر می رسید که اخم کرده است.