برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در آموزش کلمات 504 کلمه - هفته 23 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Coming before; earlier
آمدن پیش از، پیشین، قبلی
Prior to choosing his life’s vocation, Paul traveled to India.
«پل» قبل از انتخاب حرفه ی زندگی اش به هند سفر کرد.
Myrana was unhappy prior to meeting her beau.
«میرنا» پیش از ملاقات معشوقه اش افسرده بود.
Samson had been a strong man prior to having his hair cut.
«سامسون» قبل از اینکه موهایش را کوتاه کند، مرد نیرومندی بود.