برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در آموزش کلمات 504 کلمه ضروري انگليسي - هفته 17 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Rough to the touch, taste, eye, or ear; sharp
زمخت براي حس لامسه، چشايي، بينايي، يا شنوايي، تند
The law is harsh on people who go around menacing others.
قانون در مورد افرادي که پرسه مي زنند و ديگران را تهديد مي کنند، بسيار خشن است.
Looking at his cigarette, Phil realized it was absurd to inhale such harsh smoke.
«فيل» در حالي که به سيگارش نگاه مي کرد احساس کرد که استنشاق چنين دود تندي واقعاً احمقانه است.
Hazel altered her tone of voice from a harsh one to a soft one.
«هازل» لحن صدايش را از لحني زمخت به لحني نرم تغيير داد.