برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در سري آموزش 504 لغت ضروري - هفته 16 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Firmly believing; certain; sure
معتقد سفت و سخت، مطمئن
Judge Emery was confident he could solve the conflict.
قاضی «امری» مطمئن بود که می تواند اختلاف را حل کند.
When he lifted the burden, Scotty was confident he could carry it.
وقتی «اسکاتی» بار را بلند کرد، مطمئن بود که می تواند آن را حمل کند.
Annette was confident she would do well as nurse.
«آنت» مطمئن بود که می تواند کارش را به خوبی یک پرستار انجام دهد.