برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در سري آموزش 504 واژه - هفته 14 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Person who wants and tries to get the same thing as another; one who tries to equal or do better than another
رقیب، حریف
The boxer devised an attack that would help him to be victorious over his young rival.
مشت زن حمله ای را طراحی کرد که به او کمک می کرد بر رقیب جوانش پیروز شود.
Sherry didn’t like to compete because she always thought her rival would win.
«شری» از رقابت خوشش نمی آمد، زیرا همیشه فکر می کرد که رقیبش برنده خواهد شد.
Seidman and Son decided to migrate to an area where they would have fewer rivals.
«سیدمن» و «سان» تصمیم گرفتند به منطقه ای مهاجرت کنند که رقبای کمتری داشته باشند.