برای استفاده از امکانات آموزشی شاه آزمون، مثل ذخیره آموزش ها، مشاهده همه آموزش ها، جعبه لایتنر و ... ابتدا در سري آموزش 504 کلمه انگليسي - هفته 11 ثبت نام کنید و از پنل کاربری شروع به آموزش کنید.
Plainly not true or sensible; foolish
به وضوح درست یا عاقلانه نیست، احمقانه، مسخره
It was absurd to believe fisherman’s tall tale.
باورکردن داستان طولانی مرد ماهی گیر مسخره بود.
The flabby boy realized that the suggestion to diet was not absurd.
پسر شل و ول فهمید که پیشنهاد رژیم غذایی احمقانه نبود.
Underestimating the importance of reading is absurd.
دست کم گرفتن اهمیت خواندن احمقانه است.